صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
|
جنگل آرام در شبی که
برکه ی وسط آن آینه ی ماه بود
و نسیم شبانگاهی می نواخت موسیقی پاکی را با تارهای زلف درختان و گنجشکی مادر جوجه های خود را در لحاف بال های کوچکش گرفته بود و گامی آن سوتر ستاره ای از روزنه ی میان برگ ها لبخندی بر این حقیقت می زد
آری
در چنین شبی بود که جنگل خوشبخت
از میان گوشت و خون حنجره ی یک جغد
شنید
خبر زایش تبر را..
نظرات شما عزیزان: برچسبها: شعر فارسی-طبیعت [ شنبه 22 بهمن 1390
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] |
|